بسم تعالی
پایگاه مجازی لبیک در راستای ترویج فرهنگ و سیره شهدا
و همچنین ترویج البسه های اسلامی در سطح جامعه اقدام به
تهیه و توزیع تیشرت های استین بلند و آستین کوتاه منقش به تصویر
مبارک روحانی شهید سلمان خدادادی تیرکلایی مینماید.
*پیش طرح تیشرت آستین بلند*
(انتشار این کلیپ برای اولین بار در کشور،با افتخار توسط پایگاه مجازی لبیک)
بسم رب الشهدا و الصدیقین
کلیپ اختصاصی پیش رو را به خانواده شهید سلمان خدادادی تیرکلایی
بلاخص مادر گرامیشان و دوست داران شهید تقدیم میکنیم.
باشد تا شهدا در روز قیامت شفیع ما شوند در ادامه مطلب...
مشاهده آنلاین کلیپ و دانلود در حجم های مختلف
سلام خدمت مخاطبان عزیز و گرامی،
پایگاه مجازی لبیک در راستای ترویج سیره شهدا ، سبک زندگی اسلامی،ازدواج و جوانان و .... اقدام به ایجاد و تشکیل ( کوله بار پیامکی شهید سلمان خدادادی تیرکلایی ) نموده است.
جهت عضویت در این سامانه پیامکی لطفا عدد 1 را به شماره 50002060000099 ارسال نمایید تا در این سامانه عضو گردید.
همچنین جهت لغو عضویت کلمه (لغو عضو) را به همین شماره ارسال نمایید.
با تشکر/ بصیر(مدیر پایگاه مجازی لبیک)
گزارش تصویری از گلزار شهدای تیرکلا
روستای تیرکلا یکی از روستاهای توابع شهرستان ساری میباشد.
گزارش تصویری از مزار شهدای روستای تیرکلا و مرقد مطهر روحانی شهید سلمان خدادادی را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید.
فتو کلیپ اختصاصی از روحانی شهید سلمان خدادادی تیرکلایی
(برای اولین بار در کشور،با افتخار توسط پایگاه مجازی لبیک)
مشهاده عکس ها در ادامه مطلب...
مشاهده همه تصاویر در ادامه مطلب..
بسم رب الشهدا و الصدیقین
امروزه زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست......
مخاطبان عزیز پایگاه مجازی لبیک،سلام علیکم؛
این پایگاه که در استانه یک سالگی به سر میبرد،مفتخر میباشد که از آغاز فعالیت خود در عرصه مجازی،در راستای تبیین و ترویج فرهنگ و سیره شهدا و عشاق خمینی کبیر (ره) و ترویج فرهنگ ناب اسلامی و مبانی و اصول حقیقی مذهب مقدس تشیع و معرفی تارنما،پادکست و ... ارزشی از فعالان فرهنگی در سطح جامعه اسلامی ضمن حفظ لقب اصلی خود به عنوان (پایگاه مجازی لبیک) ، خود را مزین به نام شهید سلمان خدادادی تیرکلایی به عنوان [سنگر مجازی روحانی شهید سلمان خدادادی تیرکلایی] قرار دهد.
تشکر ویژه از شرکت طراحان شهرآشوب شهر ساری؛
گزارش تصویری پیش رو به همت برادر عزیزمان محمد بابایی به دست ما رسیده است،
از تلاش های این برادر عزیز به عنوان مهندس ناظر این پروژه تقدیر و تشکر ویژه به عمل می آوریم و انشاالله که خداوند توفیق روزافزون در امورات دنیوی و عاقبت به خیری در آخرت را نصیب این برادر عزیز گرداند.
از تلاش های بی دریغ برادر عزیز،علی خدادادی(فرماندهی محترم پایگاه مقاومت بسیج امام حسین (ع) روستای تیرکلا) که در این مدت همکاری های زیادی را با ما نمودند داریم،باشد تا خداوند متعال شهادت در راه خود و اطاعت از ولی خود امام عصر(عج) و خدمت صادقانه به نائب بر حق حضرت ولی عصر(عج) ، امام سید علی حسینی خامنه ای(مدظله العالی) را نصیب ما و دوست داران ای راه گرداند.
در پایان شما عزیزان را دعوت به تماشای تصاویر بازسازی مرقد مطهر شهدا مینماییم.
[جهت مشاهده تصاویر در سایز اصلی بر روی تصاویر کلیک فرمایید]
جهت مشاهده ادامه تصاویر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
استان مازندران > شهرستان ساری
متن زندگینامه طلبه شهید سلمان خدادادی تیرکلایی
زنده است هر که کشته شود در منای دوست بیگانه نیست آن که شود آشنای دوست بر لوح دهر زندة جاوید میشود آن کس که عاشقانه بمیرد برای دوست هر چند واژهها، از ترسیم عظمت روح شهید ناتوان است، هر چند نمیتوان تعالی روان به خدا پیوستگان را نشان داد اما جز این واژههای محدود چه چیزی در اختیار ما است تا از شهید و شهادت بگوییم و بنویسیم. باری، سخن از اسطورة تقوی و فضیلت، مظهر تعهد و ایثار، روحانی بزرگوار« شهید سلمان خدادادی » است او که قلبی داشت لبریز از عشق به خوبیها به گونهای که وقتی خود را شناخت، خدا را شناخت و در حرکت به سویش لحظهای درنگ نکرد. آری، سخن از «سلمان» است که سایه ساری شد برای پناه جویان که بوی عشق را احساس کرده بودند. در اولین روز از آبان ماه سال ۱۳۴۵ در روستای«تیرکلا» از توابع شهرستان شهید پرور ساری در خانوادهای مذهبی، با اصالت و کشاورز غنچه وجودش شکفته شد. پس از گذراندن سالهای کودکی، تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز نمود و تا پایان مقطع راهنمایی با موفقیت ادامه داد. در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، از جمله کسانی بود که در مقابل گروهای الحادی و ضد انقلاب به مبارزه پرداخت به طوری که چندین بار مورد آزار و اذیت و آنها قرار گرفت او با قلب پاک و روح بلندی که داشت، حقیقت این دنیای فانی را خوب شناخت و از همان ابتدای نوجوانی، سعی میکرد تا خود را به مظاهر فریبنده این دنیا آلوده نکند؛ کم کم با چنین بینشی که داشت، لیاقت سربازی حضرب بقیه الله (ارواحناه فداه) را پیدا کرد. آری، یوسف فاطمه (سلام الله علیها) کمند صید انداخت و سلمان در دام عشق آن حضرت گرفتار شد و قدم به اردوگاه سربازان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نهاد. دروس حوزوی را سال ۱۳۶۱ در مدرسة علمیه امام صادق (علیه السلام) کوتنای قائمشهر آغاز نمود پس از مدتی با لبیک به فرمان حضرت امام(رحمه الله علیه) مبنی بر آمادگی نیروهای بسیج در مقابل شرارتهای ضد انقلاب، به منطقه کردستان شتافت و به عنوان نیروی رزمی-تبلیغی در مریوان به جهاد با معاندان انقلاب اسلامی پرداخت. پس از پایان مأموریت به شهر مقدس قم رفت و تا پایان مقدمات علوم اسلامی در حوزة علمیه این شهر به کسب معارف الهی پرداخت. سر انجام با نواخته شدن شیپور جنگ، علم و عمل را در صحنة کار و زار در هم آمیخت و آن هنگام که ندای ملکوتی«الرحیل» شوق دیدار بر دلهای بیقرار انداخت و جبهه این دیار عشق بازی با معشوق؛ آغوش خود را به سوی دلدادگان وصال باز کرد، او نیز قدم در وادی عشق گذاشت. سرانجام این سرباز فداکار و عاشق امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در ۱۲/۴/۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی مهران (مرحله سوم عملیات کربلای ۱) در سالروز شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) در حالی که با سلاح آر پی جی قلب دشمن را نشانه گرفته بود، نماز عشق را با سلام شهادت به پایان رساند و با لب تشنه همچون مولایش سید الشهدا (علیه السلام) به عاشوراییان پیوست. «روح پاکش میهمان امیر قافلة عشق باد»
استان مازندران > شهرستان ساری
وصیت نامه طلبه شهید سلمان خدادادی تیرکلائی
«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص.»(صف/۴) «اشهد ان لاالهالاالله، و اشهد أن محمداً رسول الله واشهد أن علیاً ولی الله» بنده حقیر سلمان خدادادی، فرزند نورالله خدادادی دارای شماره شناسنامه ۷۶۶ متولد۱۳۴۵ ساکن تیرکلا شهادت میدهم که خدای ما، معبود ما، معشوق ما، محبوب ما و مأنوس ما، یکتای بیهمتا است و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) فرستاده اوست و حضرت علی(علیه السلام) با ۱۱ فرزندش امامان معصوم ما میباشند و شهادت میدهم به قیامت و روز رستاخیز و بهشت و جهنم و هر آنچه که به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل شده است. شما خانوادههای شهدا چشم و چراغ این ملتید (امام خمینی). شهدا شمع محفل بشریتند (استاد مطهری). شهید یعنی شاهد، یعنی گواه. آری، شهید همچون شمعی است که میسوزد و از سوختن خود جامعهای و اجتماعی را روشن میسازد، بلکه بالاتر از شمع، چرا که شمع بعد از سوختن از بین میرود ولی شهید هر چه بسوزد زندهتر میشود و هرگز خاموش نمیشود، چون خون اوجامعهای را به هیجان میآورد. . . شهید بعد از کشته شدن به سوی معبود خود در پرواز است و میرود تا به آرزوی خود دست یابد، شهید وقتی که عاشق معشوق خود شد، سر از پا نمیشناسد و همیشه زنده است، چنانکه خداوند در کتاب مقدسش فرمود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بلاحیاء عند ربهم یرزقون»(آل عمران/۱۶۹) برادران و خواهران! ننگ است در موقعی که کل کفر در مقابل کل اسلام ایستاده، ]کسی[ خم به ابرو نیاورد و در بستر بمیرد و دل به مال و منال و زن و فرزند ببندد، در موقعی که اسلام تنها است و یار و مدد کار میخواهد دیگر نشستن بلکه زنده بودن معنا ندارد. این شهید است که یار و مدد کار اوست. این شهید است که با نثارخون خود درخت اسلام را آبیاری مینماید؛ اسلامی که استعمار و ابرقدرتها و کافرین و مشرکین برای از بین بردن دست به هر جنایتی -که برای انسان قابل تحمل نیست- میزنند. ولی کور خواندند، تا زمانی که یک نفر مسلمان در کره زمین وجود دارد، اسلام زنده است. بنابر قول معصوم: «شرعُ محمد مستمرٌ الی یوم القیامة» اسلام دین جامعی است که حتی یهودیان گرایش به این دین مبین دارند، ولی این روبه صفتان همیشه در صدد تضعیف اسلام هستند، بیایید با هم دست به دست یکدیگر با تمام اقشار و تمام مسلمانهای روی زمین بدهیم و کفر را از بین ببریم، به امید آن روز. اما شما ای پدر و مادر عزیزم! عزیز قلبم! سلام علیکم. سلامی به بلندای آسمان، سلامی که زبان قاصر از بیان او و قلمها را توان نوشتن او نیست. سلامی غم انگیز از اینکه فرزند شایستهای برای پدر و مادر خوبی همچون شما نبودم. شمایی که روزها و شبها زحمت خستگی و بیخوابی کشیدید تا این فرزند را به جایی برسانید، ولی آنچه وظیفه یک فرزند در قبال پدر و مادر میباشد را نتوانستم انجام بدهم و آن روزی که به این دنیای بیحاصل پای گذاشتم، باعث زحمات شما میشدم. امید آن دارم که اگر خداوند متعال اینجانب را جزء شهدا قرار دهند شما را شفاعت نمایم، انشاالله. امیدوارم بعد از شهادتم گریه و زاری ننمایید تا مرا آزرده و دشمنان اسلام را خوشحال بکنید. مبادا کاری بکنید که هر کس یک حرفی بزند و بگوید بیچاره ناکام، بلکه بیچاره من نیستم، آن اشخاصی هستند که در مقابل این همه گلهایی که پر پر میشوند خم به ابرو نمیآورند. ناکام نیستم، بلکه کام خودم را گرفتم و رفتم. مادر عزیزم! میدانستم که آرزو داشتی مرا داماد کنی و عروسم را در دستم تماشا کنی و خوشحال شوی، ولی من با عروسی بالاتر از این ازدواج نمودم و آن هم شهادت. بیا مادر که شادان میروم حجله بجای رخت دامادی لباس خون به تن دارم پدر و مادرم! دوست داشتید عصای دست شما شوم، ولی فرمان امام -که همان فرمان خدا است- مرا بر آن داشت که به جبهه روم. دیگر صبرم سر آمده بود، دیگر نتوانستم طاقت بیاورم. پدر و مادرم! اگر شهید شدم سعی کنید خودتان را درپیش مردم معرفی نکنید که من پدر یا مادر شهیدم و هیچ منتی بر سر مردم نگذارید که من شهیددادم.برادرم ابوذر! امیدوارم درپناه حق درکارهای روزمره خودموفق ومؤید]باشید[وامیدوارم ازته قلب حلالم کنید. برادرم ابوذر!تمام چشم امیدم به شماست واگرمیخواهی روح مراشادکنی،درست رابخوان وقلم افتاده مرابرداروراه مرا ادامه بدهودرجوارعلم،تقواراسرلوحهزندگیخودقراربده که همچون دوبال کبوترهستند که اگریک بال اوازبین رود قابل پرواز نیست.شماای خواهرانم!درهرلحظه به یادخدا باشید وحجاب اسلامی رارعایت نمایید ودرسهای خود را بخوانید و برایمگریه وزاری نکنیدکه موجب سروردشمنان اسلام خواهد شد.خواهران!برای آخرین بارازشماعذرمیخواهم،اگراز اوانکودکیتابهحالرنجومشقتیبرشمامتحملنمودممراببخشیداماسفارشیچندبهشماامتحزبالله.اگرچه منکوچکتراز آنمکهبتوانمسفارشی برای کسی بکنمآن همامتیکه ازجان ومالوفرزندان وعزیزان خودچشم پوشیدهاندودرراهخداانفاق نمودند،بهعبارتیدیگرامتیکهالهیشدند،بلکهبهعنوانتذکرویادآوریوبحکمآیه«وذکِّرفانالذکریتنفعالمؤمنین»(ذاریات/۵۵) همیشهگوشبهفرمانامامباشید.درکارهایتانمشورتکنید،درقلبیکدیگرجایکنیدوبهیکدیگرمهروعاطفهبهکارببرید. همیشهبهیادخداباشیدکهدرکارهایتانریانباشدوازهمینجاپیاممرامیشنویدکهمرا عفوکنید و مرا مورد بخشش قرار دهید.اگر پشتسرتانتهمتو غیبت زدمحلالمکنید.برایمن]دعاکنید[که¬خداوند مرا جزءشهدا ونمازگزاراندرگاه خودقراردهد.در دعاهایکمیلوتوسلومجالسعزاداریشرکتکنیدکهاینهااین انقلاب رابه پای خودمحکم واستوارنگه داشته است.همیشه درصحنهحضورداشتهباشیدودرنمازجمعههاشرکت-کنید.همیشهبهیادخداباشید.درضمن مرادرروستای«تیرکلا»ودرجوارقبر شهیدحبیب الله پرندک دفن نمایید تا اینکه در شب اول میهمان حبیب باشم و از فشار قبر در امان باشم. و السلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار استان: مازندران شهرستان: ساری تولد: ۱۳۴۵ شهرستان: ۱۲/۴/۶۵-مهران