مسیر 57 / route 57

مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران از آغاز (57) تا اکنون

مسیر 57 / route 57

مسیر انقلاب شکوهمند اسلامی ایران از آغاز (57) تا اکنون

سنگر مجازی روحانی شهید سلمان خدادادی تیرکلایی / تارنمای اختصاصی انتشار آثار حاج یونس حبیبی(میثم)
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

مخاطبان پایگاه مجازی لبیک سلام علیکم،

تحلیل پیش رو حاصل تلاش بسیار زیاد ما میباشد.

لطفا در نشر با ذکر منبع آن ما را یاری فرمایید. با تشکر(بصیر)


 

ویژه نامه 13 آبان

بازخوانی تاریخی تسخیر لانه جاسوسی

  پیشینه موضوع

شایان ذکر است حضرت امام خمینی (ره) تسخیر اول سفارت آمریکا در 25 بهمن سال 57 را تأیید نکردند و بلافاصله بعد از مطلع شدن از این ماجرا دستور خروج را به تسخیرکنندگان دادند؛ اما همین اقدام در 13 آبان سال بعد از سوی ایشان تأیید شد.

اما در پاسخ به این پرسش که چرا حضرت امام خمینی (ره)، تسخیر اول سفارت را تأیید نکرده و دستوری مبنی بر خروج تسخیرکنندگان از سفارت دادند باید گفت؛ حرکتی که در 25 بهمن 57 اتفاق افتاد، فاقد ریشه و پشتوانه بود. مشخص بود که این حرکت دنباله‌دار نیست. صرفاً در حد یک تعرض به لانه‌ جاسوسی بود؛ البته به نوعی مشکوک هم به نظر می‌رسید. به همین دلیل همان موقع نیروهای محافظ سفارت، که از نیروهای کمیته‌ انقلاب اسلامی بودند، با آن‌ها برخورد کردند. لذا از آنجا بیرون رانده شدند.

مشکوک به نظر رسیدن آن حرکت هم از این بابت بود که در آن زمان کشور در شرایط بعد از انقلاب به سر می‌برد و نسبت به سال 58 نهادهای نظام ایجاد و تثبیت نشده بود، لذا ممکن بود در آن شرایط این نوع اقدامات تأثیرات منفی به‌جا بگذارد؛ چرا که در آن زمان هنوز مباحث تشکیل نظام جمهوری اسلامی مطرح بود و این قبیل اقدامات ممکن بود اصل نظام را به خطر بیندازد و بهانه به دست دشمنان بدهد تا اقداماتی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی صورت دهند و اجازه ندهند نظام ثبات لازم را پیدا کند. بعلاوه هنوز رویکرد و عملکرد آمریکا نسبت به نظام پس از انقلاب نامعلوم بود و باید فرصتی برای ارزیابی نوع مواجهه آمریکا با نظام جدید فراهم می‌آمد.   

بعد از برگزاری همه‌پرسی در فروردین 58 و ایجاد نهادها و ارگان‌های نظام جمهوری اسلامی و ادامه کار سازمان‌های اداری و در نهایت قوام یافتن ساختار نظام و تثبیت آن، مجدداً امکان برخی اقدامات انقلابی مثل کنار زدن ملی‌گراها فراهم شد؛ مثلاً پس از تسخیر لانه جاسوسی و استعفای دولت موقت، حضرت امام (ره) سریعاً این استعفا را پذیرفت. از سوی دیگر، ملاقات وزیر امور خارجه دولت موقت با وزیر امور خارجه آمریکا در الجزایر بیش از پیش به روشن شدن موضع و گرایش‌های دولت موقت و اینکه در راستای سیاست سازش با آمریکا حرکت می‌کرد، کمک کرد. اما اگر همین قضیه در ابتدای انقلاب اتفاق می‌افتاد و در همان زمان دولت استعفا می‌داد، از یک‌سو، به دلیل عدم تثبیت نظام و از سوی دیگر، چون هنوز عملکرد و کارنامه ملی‌گراها مشخص نشده بود، حضرت امام (ره) از آن اقدام حمایت نمی‌کردند. در غیر این صورت، آن‌ها امروز می‌توانستند ادعا کنند که ما انقلابی بودیم ولی نگذاشتند کار کنیم. لذا امروز نمی‌توانند ژست‌های انقلابی بگیرند؛ چرا که حدود نه ماه حکومت کردند و کارنامه‌ آن‌ها مشخص شد.

تا قبل از تسخیر لانه‌ جاسوسی، کسی جرأت نمی‌کرد نسبت به آمریکا کوچک‌ترین اعتراضی داشته باشد، اما حضرت امام خمینی (ره)، با حمایت از این حرکت دانشجویان، ابهت آمریکا را شکست و روحیه‌ تعرض به آمریکا را در بین انقلابیون جهان تقویت کرد. لذا مدتی بعد، در پاکستان نیز سفارت آمریکا تسخیر شد و در چند کشور دیگر هم این رویداد تکرار شد. در حقیقت، این اتفاقات نشان‌دهنده افول قدرت آمریکا بود.

برژینسکی که مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر بود، می‌گوید: «یک روز صبح که پسرم را به مدرسه می‌بردم، پسرم به من گفت که بچه‌ها در مدرسه می‌گویند آمریکا عرضه ندارد با ایران دعوا کند. با این حرف، من یاد این جمله آیت‌الله خمینی افتادم که گفت، آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. چند روز بعد کارتر دستور تشکیل شورای امنیت آمریکا را صادر کرد و گفت به هر نحوی که شده باید به این اقدام ایران جواب بدهیم. در جلسه‌ شورای امنیت آمریکا، همه‌ راه‌ها را بررسی کردیم. نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که هر اقدامی که انجام دهیم به ضررمان خواهد شد. من فهمیدم که آیت الله خمینی راست گفته بود که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، لذا به این رسیدیم که سکوت کنیم. البته نه اینکه نخواستیم جواب بدهیم، بلکه نتوانستیم». [1]

نکته دیگر اینکه بر اساس اسناد لانه جاسوسی، تعدادی از وزرای دولت موقت از طریق سفارت، با آمریکا مرتبط بودند. حضرت امام (ره) در این باره فرمودند که میوه را وقتی رسید، باید چید.[2] بنابراین تسخیر لانه‌ جاسوسی آمریکا به تعبیر حضرت امام‌(ره) میوه‌ای بود که به موقع چیده شد. لذا نمی‌توان ادعا کرد که حضرت امام‌(ره) در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا غافلگیر شد یا در برابر کار انجام‌شده قرار گرفت یا حتی تحت فشار آن را تأیید کرد. قبل از این اقدامِ دانشجویان، حضرت امام‌(ره) زمینه را فراهم کرده بودند؛ یعنی زمینه‌ای ایجاد شده بود که تحرک دانشجویی را می‌طلبید، مثلاً حضرت امام (ره) قبل از تسخیر لانه جاسوسی در جایی فرمودند: «جوانان و دانش‌آموزان ما چرا نشسته‌اند؟ چرا حرف نمی‌زنند؟» لذا خود امام (ره) زمینه‌ این اقدام دانشجویان را فراهم کرده بودند.

با این وصف در این رویداد، دو نوع نگاه در مقابل هم قرار گرفتند: نگاه مهندس بازرگان و دیدگاه حضرت امام خمینی (ره). جریانی که در دولت موقت روی کار آمده بود از اداره کشور باز مانده بود. آقای بازرگان در سخنرانی قبل از خطبه‌های یکی از نمازهای جمعه در دانشگاه تهران، به‌صراحت گفته بود: «با فولکس نمی‌شود کار بولدوزر را انجام داد. ما فولکسیم و امام از ما انتظار بولدوزر را دارند».[3] لذا زمانی که می‌رفت انقلاب استحاله شود، لانه‌ جاسوسی آمریکا تسخیر شد. این زمان بهترین زمان چیدن میوه‌‌ انقلاب بود.

 

سفارت آمریکا، مرکز دسیسه افکنی علیه انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی، مردم و رهبری انقلاب به رغم آن همه جنایات آمریکا، با بزرگواری با این میهمانان ناخوانده که حمایت بی­چون و چرای آن از شاه مخلوع و معدوم یکی از دلایل مهم و اثرگذار تداوم و بقاء سلطنت پهلوی پس از کودتای 28 مرداد بود، برخورد کردند. هر چند با لغو لایحه کاپیتولاسیون و اخراج مستشاران نظامی زمینه سلطه آمریکا تا حدودی برچیده شد، لیکن سفارت آمریکا همچنان فعال بود، اما نه به عنوان یک مقر دیپلماتیک برای ایفای وظایف متعارف دیپلماسی، بلکه به عنوان یک مرکز دسیسه­افکنی و در حقیقت «ستاد فرماندهی براندازی» که سنگ اندازی در مسیر انقلاب مردمی ایران و تلاش برای مهار آن به هر طریق ممکن حتی راه های غیرمتعارف، مهمترین کارکردهای آن را تشکیل می داد. به طوری که سفارت آمریکا به معنای اخص کلمه به «لانه­ای جاسوسی» و در واقع «ستاد پشتیبانی و فرماندهی ضد انقلاب» برای توطئه علیه انقلاب و ممانعت از تحقق استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تبدیل شده بود. 

در کوتاه­ترین زمان ممکن تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام به مهمترین خبر ایران و جهان تبدیل شد و در حالی که آمریکا و برخی کشورهای متحد آمریکا این اقدام را محکوم می کردند، در ایران به استثنای اعضای دولت موقت که مخالف این حرکت بودند اغلب قریب به اتفاق گروه های سیاسی به ویژه پس از تأیید این حرکت توسط امام (ره) به تأیید و تمجید از آن پرداختند. چنانکه به دنبال این سخن امام که « امروز در ایران باز انقلاب است انقلابی بزرگتر از انقلاب اول»[4] موج عظیمی از تظاهرات ها در سرتاسر کشور شروع شد، چنانکه در بعضی کشورها نیز مردم به تبعیت از حرکت انقلابی گروهی از جوانان و دانشجویان ایران، به عنوان مثال در پاکستان سفارت و کنسولگری آمریکا را مورد حمله قرار دادند. در میان کشورهای جهان نیز ویتنام، کره شمالی و کوبا از این حرکت حمایت کردند و بعضی کشورها نظیر سوریه، لبنان و الجزایر موضع بی طرفی اتخاذ نمودند. 

زمینه ها و بسترهای شکل گیری سیزده آبان

سرنوشت شاه تبعیدی در هفته های منتهی به 13 آبان 1358 به یکی از مسائل حساس برای انقلاب اسلامی ایران تبدیل شده بود، بیش از پیش موجب فراهم سازی بسترهایی برای تصرف سفارت آمریکا که به مرکزی برای جاسوسی همه جانبه جهت پیشبرد اقدامات نرم جهت مقابله با انقلاب اسلامی مبدل گردید بود، شد.

حامیان با نفوذ شاه در آمریکا معتقد بودند از سرگیری روابط دوستانه دولت آمریکا با حکومت جدید ایران، موجب تقویت فزاینده جمهوری اسلامی خواهد شد! لذا برای ممانعت از برقراری آن تلاش‌هایی به عمل آورده و دولت جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا را به منظور صدور مجوز ورود شاه به آمریکا برای معالجات پزشکی که با مخالفت شدید حکومت انقلابی ایران مواجه می شد، زیر فشار گذاشتند.

در این راستا «سایروس ونس» وزیر امور خارجه وقت آمریکا، معتقد بود که به طور حتم، با ورود شاه به آمریکا، تمامی شانس­های موجود برای برقراری روابط با دولت جدید از میان خواهد رفت. همچنین «بروس لینگن» دیپلمات آمریکایی و «هنری پرشت» مسئول وقت میز ایران در دپارتمان امور خارجه آمریکا، با مشاهده جو ضدیت با دولت موقت در ایران که در راستای خواسته های واشنگتن عمل می کرد، به کاخ سفید توصیه کردند که پذیرش شاه به خاک آمریکا را به تعویق بیاندازد. آنان همچنین مدعی شدند که پذیرفتن شاه، موجب تضعیف روند عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا خواهد شد و فرصت لازم را برای نیروهای انقلابی فراهم خواهد کرد تا دولت بازرگان را از دور خارج کنند. لینگن حتی ادعا نمود که این امر موجب سقوط سفارت آمریکا در ایران و به گروگان گرفتن اعضای آن خواهد شد. در مقابل زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر و از عناصر مخالف حکومت ایران، خواستار پذیرفتن شاه و به نمایش گذاشتن اقتدار و وفاداری آمریکا به یک دوست قدیمی بود. همچنین وزیر خارجه پیشین هنری کیسینجر، دیوید راکفلر و عده‌ای از حامیان نزدیک شاه نیز که مخالفان سرسخت تضعیف حکومت نوپای جمهوری اسلامی در ایران بودند، کارتر را برای پذیرفتن شاه، تحت فشار قرار می دادند.

از این رو بر اثر فشار حلقه مشاوران فکری کاخ سفید، سرانجام کارتر با ورود شاه موافقت کرد. برخی دلیل این تصمیم کارتر را، در جهت ارائه نمایشی از ژست های حقوق بشر دوستی می دانستند، در مقابل برخی نیز بر این باور بودند که کارتر نمی‌خواست در انتخابات ریاست جمهوری آینده، به پشت کردن به یک متحد سالخورده و بیمار که یک عمر به بهای بی توجهی به خواسته های ملت خود و روی گردادندن از اصول اسلامی، به آمریکایی ها خدمت کرده بود، متهم شود.

در نتیجه، صدور مجوز ورود شاه به آمریکا و پذیرش وی در ۳۰ مهر همان سال، موجب بروز تغییراتی در دورنمای سیاسی ایران شده و خاطرات تلخ مربوط به کودتای سازماندهی شده از سوی سیا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را زنده کرده و انزجار فراوانی نسبت به ایالات متحده در ایران برانگیخت. لذا چیزی نگذشت که خیابان های اطراف سفارت آمریکا در تهران، به میعادگاهی برای عناصر چپ گرا تبدیل شد که پی‌درپی تظاهرات ضد آمریکایی به راه می‌انداختند. در میان ناباوری آنان، هدف اصلی آنها، یعنی مقابله با امپریالیسم به صورت داغ ترین مسئله مورد نظر در کشور درآمده بود. اما نیروهای چپ، توان پیشی گرفتن از گروه‌های مبارز اسلامی را نداشتند. یکی از این گروه‌ها، دانشجویان پیرو خط امام (ره) بودند.

به دنبال دیدار بی‌پروایانه برژینسکی حامی شاه با مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی در اواخر اکتبر در الجزایر که این دیدار در آن مقطع حساس توسط تلویزیون سراسری ایران نیز پخش شد و در نتیجه مداخلات سرسختانه آمریکایی ها در امور داخلی ایران، بلافاصله‌ سه روز پس از این دیدار و در پانزدهمین سالگرد تبعید اجباری امام به ترکیه توسط شاه، سفارت آمریکا در تهران ساعت ۱۰ صبح در عرض سه ساعت به طور کامل اشغال شد و دانشجویان که تعدادشان کمتر از 600 نفر بود، کارکنان سفارت را به گروگان گرفتند.

ساعاتی پس از تسخیر کامل سفارت آمریکا در عصر روز 13 آبان چند دانشجوی جوان در یکی از اتاق‌های سفارت مقابل خبرنگاران نشستند و پس از آن‌که تعدادی از سلاح‌های آمریکایی را به آنها نشان دادند، به قرائت بیانیه اول و دوم تسخیرکنندگان پرداختند. این دانشجویان وقتی در برابر این سؤال قرار گرفتند که نام شما چیست؟ پاسخ دادند: دانشجویان پیرو خط امام و این گونه بود که در تمام نشست‌های خبری، سخنرانی‌ها و اعلام مواضع تلویزیونی نامی از این دانشجویان به میان نمی‌آمد و آن ها با عنوان «یکی از دانشجویان خط امام» معرفی می‌شدند حتی معصومه ابتکار مترجم و سخنگوی انگلیسی زبان نیز در گفت‌وگو با رسانه‌های غربی خود را «مری» معرفی می‌کرد و این گونه به «خواهر مری» معروف شد.

واقعیتی که نمی توان آن را کتمان نمود، این است که دانشجویان مسلمان و پیرو خط امام در اعتراض به اقدامات ضد انقلابی دولت آمریکا و مداخله در امور داخلی برای مهار انقلاب، همچنین جهت اعتراض به اقدام دولت آمریکا در پذیرش شاه مخلوع و در حقیقت به منظور جلوگیری از تکرار کودتایی دیگر همانند آنچه که در 28 مرداد 1332 اتفاق افتاد سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند. اشغال سفارت در آن ایام امری مرسوم و متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی انقلاب که در معرض تهدیدات گسترده از جانب آمریکایی ها قرار داشت، بود.

 

واکنش اولیه حضرت امام خمینی (ره)

به دنبال اعلام خبر تسخیر سفارت، حضرت امام خمینی(ره) با حضور فرزند خود در سفارت آمریکا جهت اطلاع از اهداف و دیدگاه­های دانشجویان موافقت می‌کند. مرحوم حاج احمد آقا هم پس از گفتگو با دانشجویان و بررسی وضعیت داخلی سفارت در همان روز، به اقامتگاه امام (ره) در قم باز می گردند تا امام بزرگوار امت را از جزییات اشغال آگاه سازند.

 

دیدار سید احمد خمینی با دانشجویان

ساعت پانزده و چهل دقیقه روز چهاردهم آبان ماه 1358، حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی، فرزند امام خمینی (ره) وارد محوطه اشغالی سفارت آمریکا می‌شود و مورد استقبال شورانگیز دانشجویان قرار می گیرد. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که از روز گذشته سفارت آمریکا را تصرف کرده بودند در اعلامیه شماره 9 خود از حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی دعوت می کنند تا برای آگاهی از چگونگی اوضاع داخل سفارت به دانشجویان بپیوندند. سید احمد خمینی هم این دعوت را می پذیرد و عصر همان روز وارد سفارت آمریکا می شود. نخست قرار بود که ایشان از در جنوبی وارد محل سفارت شود ولی به واسطه ازدحام شدید جمعیت، وی ناچار از در شرقی وارد شده و با استقبال شور انگیز دانشجویان روبرو می شود.

مرحوم حاج سید احمد خمینی سپس در یک مصاحبه مطبوعاتی که در همانجا برگزار می شود شرکت می کنند. ایشان در آن مصاحبه می گویند: «من به دعوت برادران پیرو خط امام به اینجا آمده ام اما هنوز با آنها گفتگویی انجام نداده ام». وقتی درباره پیام حضرت امام (ره) برای دانشجویان سؤال می شود، ایشان می گویند: «تمام مردم ایران از این عمل پشتیبانی می کنند».

وقتی از ایشان سؤال می شود که: «آیا امام از جریان ملاقات آقای بازرگان و برژینسکی آگاهی داشتند؟» حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی جواب می دهند: «ابداً و آنچه سخنگوی دولت در این مورد اظهار کرده است به ملاقات دکتر یزدی با امام مربوط می شود. در این ملاقات من هم حضور داشتم. دکتر یزدی فقط راجع به کسالت شاه مخلوع مطالبی معروض داشت و درباره ملاقات بازرگان و برژینسکی صحبتی به میان نیامد».

مرحوم حاج سید احمد خمینی درباره اقدام دانشجویان پیرو خط امام می گوید: «به نظر من اقدام دانشجویان، اشغال سفارت آمریکا محسوب نمی شود بلکه جوانان دلیر ما لانه جاسوسی را تصرف کرده اند تا اشغال گران را بیرون رانند».

 

اعلان مواضع حضرت امام خمینی (ره)

در آن شرایط همه نگاه ها به سوی قم دوخته می شود. آشکار شدن مواضع حضرت امام (س) در قبال اشغال سفارت آمریکا در تهران و ماجرای اسارت کارکنان سفارت آمریکا، آینده این بحران را رقم می زد. سرانجام حضرت امام (ره) پس از اطلاع گیری از وضعیت سفارت و انگیزه دانشجویان، سکوت خود را می شکند و یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی در میان یکی از سخنرانی هایشان به این حادثه این گونه اشاره می کنند.

«آن مرکزى هم که جوان هاى ما رفتند گرفتند- آن طور که اطلاع دادند- مرکز جاسوسى و مرکز توطئه بوده است. آمریکا توقع دارد که شاه را ببرد به آنجا مشغول توطئه، پایگاهى هم اینجا براى توطئه درست کنند، و جوان هاى ما بنشینند و تماشا کنند. باز ریشه‏هاى فاسد به فعالیت افتاده بودند که ما هم دخالتى بکنیم و جوان ها را بگوییم که شما بیرون بیایید از آنجایى که رفتند. جوان ها یک کارى کردند براى اینکه دیدند، آخر ناراحت کردند این جوان ها را. یک شاهى که در طول پنجاه سال این مملکت را به غارت کشیده است و به چپاول برده است و داده است و داده خوردند و خودش خورده است و بالاتر از این، این قدر قتل نفس کرده است، کشتار عمومى کرده است». [5]

حضرت امام خمینی (ره) در ادامه می فرمایند: «ملت ما همان طورى که تا حالا پیش آمده، از اینجا به بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را. و چنانچه اینها آدم نشوند و شاه را که خزاین ما را برده است و در بانک ها مقادیر بسیار زیادى- که ما حالا شاید بعضى از آن را مطلع باشیم- در بانک ها سپرده است و همه مال ملت است، تا این را برنگرداند و اگر این را برنگردانند، ما طورى دیگرى با آن ها رفتار مى‏کنیم. با انگلستان هم طورى دیگر رفتار مى‏کنیم. آن ها خیال نکنند که ما هم همین طور نشسته ایم گوش مى‏کنیم که هر غلطى اینها مى‏خواهند بکنند. نخیر، اینطور نیست. مسأله، باز انقلاب است. یک انقلابِ زیادتر از انقلاب اول خواهد شد. باید سر جاى خودشان بنشینند و این خائن را او برگرداند و آن خائن، بختیار خائن را هم او برگرداند. نه اینکه بختیار خائن را ببرند آنجا و بنشیند و توطئه کند». [6]

پس از تایید مکرر حضرت امام (ره) از این حرکت دانشجویی، مردم به حمایت گسترده از دانشجویان پیرو خط امام می پردازند و با راهپیمایی های گسترده و شبانه روزی در اطراف سفارت حمایت خود را از آنان اعلام می نمایند.

به تناسب این حمایت مردمی، کلیه گروه های سیاسی در کشور نیز مجبور به واکنش و اعلام حمایت می شوند. نهضت آزادی نیز طی بیانیه ای این اقدام را بزرگترین عمل انقلابی ذکر می کند و از شورای انقلاب می خواهد تا قطع روابط با آمریکا را رسماً اعلام کند.

به رغم حمایت های گسترده، باز برخی شیطنت ها ادامه می یابد و برخی سازمان های چپ به جو سازی پرداخته تا از آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند. اما نکته بینی حضرت امام خمینی (ره) موجب می شود، ایشان از شرایط جدید برای رسوایی و انفعال سازمان هایی که ادعاهای پر طمطراق داشتند، استفاده کرده و در موضع گیری های علنی خود در قبال اشغال سفارت آمریکا بیاناتی ایراد نمایند و نقشه های شوم شیاطین را بر ملا سازند. بدین ترتیب گروه های وابسته به چپ از سوی حضرت امام (ره) محکوم و وابسته به آمریکا معرفی می شوند:

«این اشخاصى که هى «فدایى خلق» خودشان را معرفى مى‏کنند، من که در این چیزهایى که براى پشتیبانى از این جوان ها بود که آنجا را گرفتند، به گوش من نخورد که اینها پشتیبانى کرده باشند. اگر این ها آمریکایى نیستند، چطور پشتیبانى نکردند از اینها؟ اگر اینها مال شوروى هستند و خودشان، یا خیر، ملى هستند، آدمى که ملى است، با آمریکا خوب دشمن است، همان طورى که همه ملت ما دشمن‏اند. همان طور که ملت همه ما دشمن شماره اول خودش را امروز آمریکا مى‏داند. براى اینکه دشمن شماره اول را برده است آمریکا نگه داشته است. آن وقت هم که آن بود، دشمن شماره یک ما آن ها بودند. اینها اذناب آن ها بودند. اینها کسانى بودند که مأموریت داشتند براى وطنشان، یعنى مأموریت داشتند که این وطن را نگذارند یک قدم جلو برود. مایى که و شمایى که و ملت ما که دشمن شماره یکش را امریکا مى‏داند و حالا هم که جوان ها رفتند آنجا را گرفتند، دیدند که مرکز توطئه بوده آنجا، به گوش من نخورد که از این «فدائیان خلق» یک پشتیبانى از اینها شده باشد. از سایر گروه ها به گوشم خورد. حالا شاید بوده، الان من نشنیده باشم و لیکن شاید شماها شنیده باشید، به گوش من نخورد. اگر اینها یک چیزى برخلاف دولت بود، یا برخلاف اسلام بود، یک قضیه‏اى واقع شده بود، اینها حالا مى دیدید که چقدر دامن به آن مى‏زدند. یکى از نقشه‏ها همین است که همین ها- همین الان در آن منزل من موجود است، یعنى تقریباً مى‏آورند براى من اینها را از طریق هایى- همین هایى که با امضاى «چریک هاى فدایى خلق» است، همین ها دارند هى یک دروغ هایى را منتشر مى‏کنند که نگذارند این نهضت به (اهدافش) برسد». [7]

 

ابتکار حضرت امام خمینی (ره)

پس از چندی به ابتکار حضرت امام خمینی (ره) زنان و سیاهپوستانی که در میان گروگان ها بودند آزاد و بقیه که ارکان لانه جاسوسی آمریکا در تهران بودند به عنوان گروگان باقی می مانند. در پیام حضرت امام (ره) که سیزده روز پس از اشغال سفارت و در روز 26 آبان 1358 صادر شد، آمده است:

«مرکز توطئه و جاسوسى به اسم «سفارت آمریکا» و اشخاصى که در آن بر ضد نهضت اسلامى ما توطئه نموده‏اند، از احترام سیاسى بین المللى برخوردار نیستند. تهدیدات و تبلیغات دامنه‏دار دولت آمریکا به قدر پشیزى نزد ملت ما ارزش ندارد. نه تهدید نظامىِ او عاقلانه است و نه تهدید اقتصادى او واجد اهمیت. و کارتر یک اشتباه دارد و آن اینکه گمان مى‏کند همه دولت ها چشم بسته به خدمت او ایستاده‏اند و این اشتباه بزرگ بزودى براى خودش هم روشن خواهد شد و طلیعه آن نیز مشهود است. ملت ایران بپا خاسته که نگذارد این لانه‏هاى جاسوسى در ایران به عمل ننگین خود ادامه دهند و تا استرداد محمدرضا پهلوى، براى محاکمه و استرداد آنچه به یغما برده است، این لانه جاسوسى و آن جاسوسان حرفه‏اى به حال خود باقى خواهند ماند. لکن براى آنکه اسلام براى زن ها حقوق ویژه‏اى قائل است و سیاهپوستان، که عمرى را تحت فشار و ظلم آمریکا به سر برده‏اند و شاید به‏طور الزام به ایران آمده باشند، نسبت به آنان، در صورتى که جاسوسى آن ها ثابت نشده باشد، تخفیف دهید. دانشجویان عزیز، سیاهپوستان و زنانى که جاسوسى آنان معلوم نیست، به وزارت امور خارجه تحویل دهید، که فوراً آن ها را از ایران خارج نمایند. ملت شریف ایران اجازه آزادى بقیه را نمى‏دهد. لذا دیگران در بازداشت هستند، تا دولت آمریکا به خواست ملت عمل کند». [8]

در پی اعلام پیام حضرت امام (ره)، یک روز بعد دانشجویان پیرو خط امام که در داخل سفارت مستقر بودند، پس از آماده کردن لیست 13 گروگان زن و سیاهپوست طی نامه ای از مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی می خواهند که برای مراقبت و نظارت در امر نقل و انتقال گروگان ها به سفارت بیایند تا هنگام آزادی آنان را تا محل وزارت خارجه و از آن جا به فرود گاه مهر آباد همراهی نمایند.

متن نامه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به این شرح است:

با تسخیر سفارت و افشای اسرار و فعالیت های جاسوسی علیه ایران، زحمات سی ساله دولت آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در نفوذ به اعماق جامعه ایرانی و استخدام نیرو برای بهره برداری در زمان مطلوب به هدر رفت. از سوی دیگر این رخداد مهم بسیاری از اسرار و ارتباطات سازمان های جاسوسی و شگردهای خاص آن ها را بر ملا کرد. بنابراین حرکت آگاهانه دانشجویان پیرو خط امام باعث شد، سیستم و نظام اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا در کل منطقه مختل و موجبات اتحاد و انسجام همه نیروهای متعهد و انقلابی فراهم آید تا در قبال تهدیدی بزرگتر و مبارزه ای وسیع تر با همه توان ایستاده و آمریکا را به عنوان دشمن شماره یک در اذهان مردم انقلابی مجددا زنده نماید.

این چنین بود که در طول انقلاب اسلامی ایران، شعار مرگ بر امریکا از شعارهای اصلی انقلاب شد: «بعد از شاه نوبت آمریکاست». شعاری که از سال های دور از زبان رهبر کبیر انقلاب به گوش می رسید و در قلب ها جای می گرفت در سینه ها محبوس شد تا سرانجام در بهمن 57 بر زبان های تک تک ایرانی ها جاری گشت و در روز 13 آبان 1358 چون پتکی  سفارت امریکا را فرو ریخت.

بنابراین انقلاب اسلامی به صحنه مبارزه رو در رو و مستقیم با آمریکا کشیده شد و با مقاومت و ایستادگی و خنثی کردن همه توطئه ها و ترفند های آمریکا، رسوایی بزرگی برای سیاست مداران آمریکا و به خصوص دولت کارتر فراهم آورد. دولتی که هنوز از زیر ضربه ناگهانی و مهلک از دست دادن وابسته خود (شاه) بیرون نیامده بود و هنوز برای سؤال «چه کسی ایران را از دست داد؟» پاسخی نیافته بود، ناگهان ضربه دیگری مهلکتر از ضربه اول دریافت کرد.

هنگامی که مقامات بلند پایه آمریکا در کنار فعالیت های زیرزمینی خود به دنبال راه حل سیاسی و ملایم تری برای حل بحران گروگانگیری بودند، تصمیم می گیرند تا از طریق اعزام نمایندگانی به ایران و ملاقات خصوصی با حضرت امام خمینی (ره) بحران را خاتمه بدهند.

جیمى کارتر رئیس جمهورى آمریکا احتمالاً با هماهنگى عوامل داخلى و بخصوص چند عضو کابینه دولت موقت «رمزى کلارک» و «ویلیام میلر» را براى ملاقات با امام خمینى به ایران اعزام داشت. نمایندگان اعزامى در حالی که به ترکیه رسیده بودند و خود را براى سفر به ایران آماده مى‏کردند، پیام فوق الذکر حضرت امام (ره) صادر شد و آنان بدون اخذ نتیجه به آمریکا باز گشتند.

این تنها اعلامیه حضرت امام است که بدون "بسم الله الرحمن الرحیم" همانند سوره برائت در قرآن کریم شروع شده است.

متن اعلامیه امام (ره) به این شرح است:

«از قرار اطلاع نمایندگان ویژه کارتر در راه ایران هستند و تصمیم دارند به قم آمده و با اینجانب ملاقات نمایند. لهذا لازم مى‏دانم متذکر شوم، دولت آمریکا که با نگهدارى شاه، اعلام مخالفت آشکار با ایران را نموده است و از طرفى دیگر آن طور که گفته شده است سفارت آمریکا در ایران محل جاسوسى دشمنان ما علیه نهضت مقدس اسلامى است، لذا ملاقات با من به هیچ وجه براى نمایندگان ویژه ممکن نیست و علاوه بر این: 1- اعضاى شوراى انقلاب اسلامى به هیچ وجه نباید با آنان ملاقات نمایند. 2- هیچ یک از مقامات مسئول حق ملاقات با آنان را ندارند. 3- اگر چنانچه آمریکا، شاه مخلوع- این دشمن شماره یک ملت عزیز ما- را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسى بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضى از روابطى که به نفع ملت است باز مى‏باشد». [9]

آمریکا نا امید از راه حل سیاسی، تصمیم به اجرای طرح نجات و براندازی نظام جمهوری اسلامی گرفت و با یک برنامه از پیش تنظیم شده، در تاریخ 4 اردیبهشت 59  با هشت فروند هلیکوپتر و یک هواپیما به خاک ایران حمله کرد. اما این عملیات به شکست انجامید و با نه نفر کشته، شکست مفتضحانه ای بر شکست های قبلی دولت آمریکا در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران افزوده شد.

 

آثار و نتایج عمده تسخیر سفارت آمریکا

بطور کلی تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان و پیرو خط امام (ره) آثار و نتایج مهمی در پی داشت که بصورت خلاصه آن ها را به شرح زیر می توان برشمرد:

استعفای دولت موقت و کمک به وحدت و همگرایی نیروهای انقلابی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی، تحقیقر دولت آمریکا و نشان دادن محدودیت قدرت و شکست کارتر، انفعال گروهک های ضدانقلابی مانند سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، توده ای ها و . . . که مدعی مبارزه با امپریالیسم بودند، افشای ماهیت بعضی از عناصر وابسته به سیا مانند امیرانتظام، تیمسار مدنی، ابولحسن بنی صدر، صادق قطب زاده، و برخی دیگر که در دولت موقت نفوذ داشته و برای اجرای طرح های آمریکایی در عرصه های سیاسی و نظامی فعالیت می کردند، آگاهی عمیق مردم ایران از ماهیت ضد انسانی حکومت آمریکا، شناخت واقعی نسبت به دشمنان و دوستان واقعی انقلاب، تجلی اصطلاح خط امام در فرهنگ انقلاب اسلامی.

مهمترین دستاوردهای ارزشمند اشغال لانه جاسوسی

رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای درباره نتایج عظیم تسخیر لانه جاسوسی می فرمایند:

«مسئله، مسئله سفارت و اعضای آن و این قبیل مسائل نبود؛ مسئله این بود که امپراتوری عظیم زر و زور و تزویر با این عرض و طول در دنیای معاصر که تمام ملت ها و رهبرانشان را در مواجهه با قدرت استکباری خود، تحقیر می کند و دولت های برخاسته ازملت ها را به چیزی نمی انگارد و هر وقت اراده کند، آنها را برمی دارد و یا به آنها تهاجم می کند، یک جا تحقیر بشود و به دنیا نشان داده شود که زورِ زورگویان یک چیز مطلق نیست و اراده مستکبران امر غالب بر فطرت جهان نیست. آن ها خواستند این باور غلط در ذهن مردم واقع بشود، در حالی که این باور واقعیت ندارد. آمریکایی ها در آن حادثه تحقیر شدند که هنوز هم غبار ملامتش از چهره سردمداران مستکبر آمریکا زدوده نشده است و در آینده هم زدوده نخواهد شد». [10]

 

1)   آثار سیاسی

با اشغال سفارت آمریکا و استقبال عظیم مردم از حرکت دانشجویان پیرو خط امام و به دنبال آن تأیید حضرت امام (ره) از این اقدام، دولت بازرگان در تاریخ چهارده آبان ماه استعفا داد. بنا به فرمان حضرت امام (ره)، شورای انقلاب اداره امور دولت را برعهده گرفت و تا زمان انتخاب شهید رجایی به نخست وزیری، کشور نخست وزیری به عنوان یک شخصیت حقوقی نداشت. از سوی دیگر، با اشغال سفارت و کناره گرفتن میانه روهاکه در تعدیل و خنثی کردن شور انقلابی مردم می‌کوشیدند، بار دیگر صحنه انقلاب ایران به حالت اولیه بازگشت. به ویژه با افشای بسیاری از اسناد درون سفارت، رابطه نزدیک لیبرال ها با عوامل سفارت، آشکار شد و اعتبار آنان کاهش یافت و از صحنه سیاست ایران حذف شدند.

 

2)آثار اجتماعی - فرهنگی

تأثیرات حرکت بر ساختار اجتماعی جامعه، با توجه به اینکه انقلاب اجتماعی روندی طولانی، دشوار و عمیق دارد و پیش از پیروزی انقلاب و در بحبوحه مبارزه آغاز شده و با تصرف قدرت سیاسی (انقلاب سیاسی) موانع آن رفع شده و اوج می گیرد و پس از پیروزی بر رژیم سیاسی، انقلاب اجتماعی تدوام می یابد تا به بلوغ رسیده و منجر به تحول در تمامی جنبه ها و شئون حیات اجتماعی گردد (انقلاب اجتماعی) ، با اشغال لانه جاسوسی، فضای مناسبی برای تداوم انقلاب اجتماعی و ایجاد دگرگونی های عمیق تر در ارزشهای سیاسی و فرهنگی بوجود آمد.

 

3)  پایان لیبرالیسم

در دوره حاکمیت رسمی لیبرال ها در ایران، نیروهای خط امام نقش اقلیت را در اداره کشور داشتند. این دوره که با پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت آغاز شده بود، با اشغال سفارت آمریکا و استعفای دولت بازرگان خاتمه یافت. نیروهای پیرو خط امام وارد صحنه شدند تا از انقلاب و جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه حمایت کنند. به همین دلیل می توان گفت که تسخیر لانه جاسوسی تأثیر بسیار شگرفی در آینده ایران داشت و سرنوشت کشور را تا مدت ها به خوبی رقم زد.

4) افشای ماهیت برخی جریان ها

تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، غرور خودخواهانه گروهک ها را در هم شکست و نشان داد که آنان در اختیار استعمارگران و امپریالیست ها هستند و سخنان آنان، مبنی بر اینکه تنها ایشان مبارزه های ضد امپریالیستی دارند، شعاری بیش نیست. این حرکت به نوبه خود افرادی را که به گونه ای وابسته و سر سپرده آمریکا بودند، به همگان شناساند و در سطح جهانی، کشورهای دوست و دشمن را به ملت ایران معرفی کرد. همچنین با به دست آوردن اسناد لانه جاسوسی، انواع شگردهای زیرکانه آمریکا در مبارزه با انقلاب اسلامی کشف شد و نهادی مبارز به نام دانشجویان پیرو خط امام به جمع نهادهای انقلابی پیوست.

 

جمع بندی

انقلاب اسلامی ایران شاهد وقوع سه حادثه بزرگ در روز 13 آبان در مقاطع مختلف تاریخی بوده است که هر سه از یک هویت و انگاره مشترک برخوردار بوده و در هر سه مورد نیز بخصوص در سیزده آبان 1358 رد پای نظام استکبار جهانی و سلطه مشاهده می شود. به خصوص تسخیر سفارت آمریکا در این روز به یاد ماندنی علاوه بر اینکه ماهیت چهره های سازشکار را که در صحنه سیاسی کشور ظاهر شده بودند افشا ساخت، روحیه بیداری، هوشیاری و همبستگی و اتحاد ملی را یک بار دیگر به کالبد جامعه اسلامی دمیده و از همه مهم تر، ابهت پوشالی و عنکبوتی ایالات متحده را در جهان در هم شکست و به ملت های مستضعف و آزادیخواه دنیا نشان داد که باید در مقابل سیاست های تجاوزکارانه این بازیگر استعماری ایستاد و از پای ننشست. درسی که به درستی توسط ملت های مستضعف جهان در اقصی نقاط گیتی یاد گرفته شد که در حال حاضر پس لرزه های سیزده آبان به وضوح در بیشتر کشورهای و در میان اکثر ملت ها قابل مشاهده است.    



[1] - زبیگنیو برژینسکی، قدرت و اصول: خاطرات برژینسکی مشاور امنیت ملی 1981-1977، ترجمه مرضیه ساقیان، تهران: وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، 1379

[2] - http://www.borhan.ir/Mobile/Detail.aspx?Id=7084

[3] - همان

[4] - صحیفه امام، جلد 11، مصاحبه با پنج تن از خبرنگاران مطبوعات اروپا، 8 آذر 1358

[5] - اولین سخنرانی امام خمینی (ره) پس از تسخیر سفارت آمریکا، تاریخ سخنرانی 16 آبان 1358

[6] - همان

[7] - همان

[8] - صحیفه نور، ج 10 ، ص 195

[9] - صحیفه نور، جلد 10، پیام به شورای انقلاب اسلامی و مسؤلان دولتی مبنی بر ممنوعیت ملاقات با مقامات آمریکایی، 16 آبان 1358

[10] - بیانات در دیدار دانشجویان و دانش آموزان، 10 آذر 1368

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۲
چریک انقلاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">