برای آیت الله! | جناب آیت الله! ، لطفا تحلیل زیر را بخوانید! ، بلکه آمریکا را بشناسید!

این مطلب و تحلیل ها اختصاصی میباشند و توسط پایگاه مجازی لبیک(بصیر) انتشار یافته است.

تحلیل زیر را تقدیم میکنیم در درجه اول به آیت الله خاطره و سپس به تمام کسانی که نوز خواب آمریکا میبینند!!

انشاالله بیدار شوند! آمریکا شیطان بزرگ است! نگذارید این شیطان نفوذ کند!

روشنگری کنید!! تبیین کنید!!

*************************************************************

به قلم بصیر(مدیر پایگاه مجازی لبیک)

(تاملی در ابعاد استکبارستیزی در شرایط پسا برجام)

 

ابعاد استکبارستیزی

اساسا مبارزه با استکبار قبل از آن که موضوعی سیاسی بین نظام جمهوری اسلامی با امریکا باشد، موضوعی دینی با ادبیات غنی قرآنی است و نوع رویکرد و عملکرد آمریکایی‌ها در قبال نظام دینی و اسلامی ما از بدو مبارزه و تاسیس تا کنون، این کشور را به مصداق اتم استکبار تبدیل کرده است. به هر حال، استکبارستیزی هم به معنای دینی آن و هم به مفهوم سیاسی آن که در شرایط فعلی بیشتر امریکاستیزی است، دارای جنبه‌ها و ابعاد زیادی است. برخی از این ابعاد به شرح زیر است:

ابعاد استکبارستیزی

اساسا مبارزه با استکبار قبل از آن که موضوعی سیاسی بین نظام جمهوری اسلامی با امریکا باشد، موضوعی دینی با ادبیات غنی قرآنی است و نوع رویکرد و عملکرد آمریکایی‌ها در قبال نظام دینی و اسلامی ما از بدو مبارزه و تاسیس تا کنون، این کشور را به مصداق اتم استکبار تبدیل کرده است. به هر حال، استکبارستیزی هم به معنای دینی آن و هم به مفهوم سیاسی آن که در شرایط فعلی بیشتر امریکاستیزی است، دارای جنبه‌ها و ابعاد زیادی است. برخی از این ابعاد به شرح زیر است:

1-        بعد الهی و دینی  

مبارزه با استکبار و کسانی که تکبر می ورزند، یک دستور الهی برای همه انسان‌ها در همه زمان‌هاست. خداوند این درس را در همان روز اول خلقت آدم به بشرآموخت و شیطان با سابقه شش‌هزار سال عبادت را به دلیل یک تکبر از درگاه خویش مطرود ساخت.

دو عبرتی که آدم در همان روز نخست فراگرفت؛ یکی، مبارزه با نفس بود تا دچار نخوت و تکبر نشود که در غیر این صورت مغضوب الهی می‌شود و دیگری، در مقابل متکبران بایستد تا تسلیم غیر خدا نشود.

2-        بعد سیاسی و اجتماعی

همان طور که برخی انسان‌ها دچار کبر می‌شوند و ایستادگی در برابر آنها وظیفه دیگران است، برخی گروه ها و کشورها نیز به صورت گروهی دچار نخوت و تکبر می شوند. بر همین اساس اگر کشوری یا دولتی خود را برتر از دیگر ملل بداند و به عبارتی دچار استکبار شود بر سایر کشورهاست که در برابر آن ایستادگی کرده، تسلیم خواسته‌های آن نشوند. تمکین به زیاده خواهی­های چنین کشوری نتیجه­ای جز ذلت و زبونی کشورهای زیردست را در پی نخواهد داشت. عدم تقابل ملت‌ها در برابر سیاست‌های سلطه جویانه دولت‌های مستکبر سبب شده است تا نظام جهانی فعلی حاکم بر جهان مجددا به صورت دو قطبی درآید که در یک قطب آن «نظام‌های سلطه جو» و در یک قطب دیگرش «نظام‌های سلطه پذیر» قرار دارند.

این در حالی است که جهان پس از سال‌ها تحمل نظام دوقطبی کاپیتالیستی غرب و سوسیالیستی شرق، انتظار یک نظم نوین چندقطبی را می کشید اما همه تلاش های اروپا به رغم ایجاد اتحادیه اروپا و کوشش شرقی ها در تأسیس اتحادیه های منطقه ای جهت جلوگیری از نظم تک قطبی مورد نظر آمریکا با عدم موفقیت مواجه گردید. واقعیت میدانی عرصه جهانی امروز نشان می دهد که کشورهای جهان دو راه بیشتر ندارند، یا باید در چارچوب منافع کشورهای سلطه جو ایفای نقش کنند و یا در مقابل آنها ایستادگی و مقاومت کنند. از همین رو، محور مقاومت در منطقه مورد توجه ملت ها قرار گرفته و بیداری اسلامی در همین راستا شکل گرفته است.

3-                بعد عقلایی و منطقی

هیچ عقل و منطقی عقب نشینی در برابر زور را نمی پسندد. ایستادگی جمهوری اسلامی در برابر غرب و نظام استکباری آمریکا که به ایران اسلامی اجازه داشتن یک سانتریفیوژ را نمی داد و آن را متهم به حمایت از تروریسم می کرد، سبب شد تا فناوری هسته‌ای ایران با قطعنامه شورای امنیت به رسمیت شناخته شده و کشورهای بزرگ دنیا مشروعیت حق غنی سازی جمهوری اسلامی را با لغو تحریم های ظالمانه ای که با خدعه آمریکایی ها وضع شده بود، مورد تأیید قرار دهند. تمکین غرب به خواسته های منطقی جمهوری اسلامی ایران در بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته‌ای در واقع مهر تأییدی بر کارساز بودن خط مقاومت و نقش الگوبخشی ایران در جهان کنونی است. چنانچه حسنین هیکل اندیشمند مسلمان مصری پس از اعلام توافقنامه وین می گوید: الگوی ایران نشان داد که کشورهای منطقه برای رسیدن به خواسته‌هایشان راهی جز مقاومت ندارند و الگوی تسلیم و تمکین در برابر غرب آنها را به خواسته‌هایشان نخواهد رساند. وی تأکید می کند ملت‌های منطقه از این پس به الگوی ایران باید تأسی کنند تا ادامه این راه به نابودی رژیم صهیونیستی منجر شود.

4-                بعد رفتاری و اجتماعی

سکوت در برابر رفتار متجاوزانه و جنایت بار دیگران، در همه فرهنگ ها نکوهیده است و ملت های زیادی برای ایستادگی در برابر دولت های قلدرمآب هزینه پرداخته اند. لذا نه استکبار ورزیدن خاص ایالات متحده و نه خیانت و جنایت منحصر به کشوری مثل آمریکاست و نه استکبارستیزی مختص به ایرانیان می باشد. با این وجود اگر سابقه آمریکا در کشور ایران را مرور کنیم هیچ نقطه قابل دفاعی در کارنامه آنها  وجود ندارد.

روزی که مصدق به امید کمک های آمریکا در مقابل انگلیس ایستاد، مقامات آمریکایی به صراحت همکاری با دولت قدیم شان در ارجاع کودتا علیه دولت مصدق را رها نکردند و وقتی لندن از انجام کودتا منصرف شد واشنگتن رأسا وارد میدان شد و مصدق را سرنگون کرد. وقتی علی امینی به عنوان همکلاسی کندی در سال 39 به قدرت رسید شاه با یک سفر خود به آمریکا، دستور عزل وی را گرفت.

در جریان انقلاب اسلامی نیز هنگامی که شاه به عنوان مغضوب ملت ایران کشورش را ترک کرد مورد حمایت آمریکا قرار گرفت، وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی خود نزدیک بود، پروژه به تعویق انداختن انقلاب را با معرفی بختیار به عنوان نخست وزیر به مرحله اجرا گذاشت. وقتی گروه های تجزیه طلب و تروریست در برابر انقلاب ملت ایستادند آمریکا هم در کنار آنها ایستاد.

روزی که صدام بخش هایی از کشورمان را اشغال کرد، آمریکا به همراه ایادی خویش در هشت سال تجاوز و جنایت سهیم شدند و رژیم بعث عراق را از نظر مالی، لجستیکی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و عملیاتی، روانی و تبلیغاتی و حتی تامین سلاح های کشتار جمعی و ممنوعه مورد حمایت قرار دادند.

از گروههای تروریستی که بیش از هفده هزار قربانی روی دست ملت ایران گذاشته اند حمایت کرده و همچنین در روزهای پایانی هشت سال دفاع مقدس، به موفقیت سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در تصرف سه روزه کشورمان دل بستند.

بدین ترتیب آمریکا فهرست بلند و بالایی از جنایت مستقیم علیه کشورمان را در کارنامه خود دارد که اهم جنایات آمریکا در ایران به صورت فهرست‌وار عبارتند از:

1)         جنایات دوران قبل از انقلاب اسلامی از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم تا کودتای 28 مرداد و کمک به رژیم وابسته پهلوی در تشکیل ساواک تا طرح مهار انقلاب اسلامی با سرکوبی انقلاب و دستگیری سران انقلاب.‏

2)                  تبدیل سفارت به لانه جاسوسى‏

3)                  مصادره اموال ایران‏

4)                  هجوم نظامى و واقعه طبس‏

5)                  کودتاى نوژه‏

6)                  چراغ سبز آمریکا به صدام براى حمله به ایران‏

7)                  حمایت تسلیحاتى و اطلاعاتى آمریکا از صدام در ۸ سال جنگ تحمیلى‏

8)                  تأمین سلاح‏هاى شیمیایى عراق علیه ایران‏

9)                  حمله آمریکا به کشتى‏ها و سکوهاى نفتى ایران‏

10) ساقط کردن هواپیماى مسافربرى ایران‏

11) حمایت آمریکا از سازمان منافقین‏

12) اعمال تحریم‏هاى ظالمانه علیه ایران

13) تهاجم فرهنگى و جنگ نرم علیه ملت ایران‏

14) ساخت فیلم‏هاى ضد ایرانى و ضد اسلامى‏

15) تهدید مستمر ملت ایران به حمله نظامى

16) حمایت آمریکا از گروهک‏هاى تروریستى به‏ویژه در مرزهاى ایران‏

17) حمایت آمریکا از هر گونه فتنه و اغتشاش در سالهاى ۸۸، ۸۲، ۷۸

18) ترور دانشمندان هسته‏اى ایران‏

19) تحمیل تحریم های ظالمانه به بهانه هسته ای

20) دستگیری و بازداشت شهروندان جمهوری اسلامی ایران در آمریکا به بهانه های واهی

5-                بعد عملی و عینی

بررسی سیر طرح شعار مرگ بر استکبار و مرگ بر آمریکا در ایران پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد که بین رفتارهای خیانت‌بار و جنایت‌آمیز آمریکا با واکنش مردم ایران رابطه مستقیمی وجود دارد که بسیار طبیعی و منطقی جلوه می کند. نگاهی به شعارهای انقلابی ملت مسلمان ایران در راهپیمایی های با شکوه علیه رژیم پهلوی گواهی می‌دهد مردم ایران از ابتدا شعار مرگ بر آمریکا را سر نمی دادند.

اولین باری که واژه استکبار در تریبون های رسمی مطرح گردید در نخستین  راهپیمایی روز قدس بود که سخنرانان آن مراسم از جمله عبدالحلیم خدام وزیر خارجه وقت سوریه و آیت الله خامنه ای بودند که به شدت به آمریکا تاختند. آیت الله خامنه ای در این نطق به جای اصطلاح « امپریالیسم» از واژه قرآنی « استکبار» استفاده کردند. هر چند اول بار نبود که این اصطلاح را به کار می بردند و پیشتر در مراسم چهلم شهید مطهری نیز گفته بودند اما ابداع «استکبار» - مفهومی قرآنی- به جای «امپریالیسم» و محدود نساختن به جغرافیای آمریکا از آن پس مورد توجه قرار گرفت. حاضران نیز در مقام تایید تکبیر گفتند اما «مرگ بر آمریکا» به شکل عام و رسمی و هدایت شده سر داده نشده بود تا در پاییز 58 و پس از آن که آمریکا شاه را برای معالجه و با نام مستعار پذیرفت، فضای سیاسی به شدت ضد آمریکایی شد وبه صورت مشخص، روزنامه اطلاعات مطالب ضدآمریکایی خود را تشدید کرد و روزنامه های کیهان و جمهوری اسلامی نیز لحن خود را تند کردند. سفارت آمریکا اشغال شد و دانشجویان با شعار « خمینی می رزمد، کارتر می لرزد» وارد محوطه سفارت شدند و همین شعار را بر سر در سفارت نصب کردند. از این پس بود که شعار «مرگ بر آمریکا» اندک اندک رایج شد و به تکبیرها پیوست.

با این وجود باید تصریح کرد اگر چه نماد استکبارستیزی در سر دادن شعار مرگ بر آمریکا و به آتش کشیدن پرچم این کشور بروز و ظهور یافته اما مبارز با کشورهای خودخواه و مستکبر صرفا با شعار ممکن نیست و باید جنبه عملی و اجرایی داشته باشد.

چراکه یکی از پایه های برتری‌جویی کشوری مثل آمریکا را رتبه بالای علمی و جایگاه تحقیق و پژوهش این کشور به خود اختصاص داده و همین امر سبب شده تا با جذب نخبگان علمی سایر کشورها به خود اجازه دهد که برخی از علوم را انحصاری نماید. بدیهی است راه مقابله با این انحصارگرایی، شکستن توهم قدرت علمی با رشد و پیشرفت در علوم مختلف امکان پذیر است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب با نیاز به «جهاد علمی» دارد. چرا جهاد؟ چون از این راه با استکبار مبارزه می­کنیم و این یک جنگ یا جهاد با دشمن است.

 همین رویه در عرصه اقتصادی وجود دارد و تلاش وکوشش برای پیشرفت های اقتصادی یک نوع جهاد برای مقابله با حس قدرت طلبی کشورهای سلطه جوست. هر نوع کاهش وابستگی اقتصادی، تولید هر چیزی که بتواند به استقلال کشور کمک کند تا ما به خاطر آن کالا دست نیاز به سوی مستکبران دراز نکنیم جهاد اقتصادی با استکبار جهانی است.

در عرصه نظامی و دفاعی همین استقلال و تکیه بر توان خودی اتفاق افتاده و ملت ایران نشان داده به رغم همه تحریم‌ها به مرحله‌ای از بازدارندگی دفاعی دست یافته که عملا از سوی هیچ قدرتی قابل تهدید نیست. این توانایی نظامی و دفاعی سبب شده تا قدرت های غربی با جمهوری اسلامی ایران  وارد مذاکره شده و حق غنی سازی هسته‌ای آن را با صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به رسمیت بشناسند.

لذا مبارزه با استکبار دارای ابعاد علمی در همه عرصه هاست. هر عرصه ای که سبب می شود یک کشور به خاطر داشته‌های خود و نداشته‌های ما به خودش افتخار کند و ما را تحقیر و وابسته کند، آن عرصه میدان رویارویی با روحیه برتری جویی مستکبران است.

اگر در صحنه میدانی بتوانیم روی پای خود بایستیم، آن وقت روش مقابله و شعارهای ما به یک الگوی عملی برای سایر کشورها تبدیل می شود. ضمن آنکه دفاع از آنها نیز برای ما در جهت استکبارستیزی امری واجب به نظر می رسد. از این رو، یکی از مهمترین ابعاد عملی مبارزه با استکبار دفاع از کشورهای تحت سلطه است؛ زیرا کمک به کشورهای مظلوم در برابر ظالم به تشکیل جبهه ای از مقاومت در برابر استکبار منجر می شود که تقویت و گسترش پایان دو قطبی کشورهای سلطه جو و سلطه پذیر را نوید می دهد.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته...